فهرست مقاله
زمانی که الگوریتم مرغ مگس خوار (Hummingbird) توسط گوگل به طور رسمی معرفی شد، تغییرات زیادی در جستجوهای افراد به وجود آمد. مت کاتس از طرف شرکت گوگل ادعا کرد این الگوریتم بر روی ۹۰ درصد کل جستجوها تأثیر خواهد گذاشت حتی اگر این تأثیرات به نظر جزئی بیاید.
گوگل هر روز بیش از ۳.۵ میلیارد جستجو را مدیریت میکند. این موضوع بدین معنی است که الگوریتم مرغ مگس خوار میتواند بیش از ۳.۵ میلیارد جستجو را تحت تأثیر خود قرار دهد و انقلابی در این حوزه به وجود بیاورد. به روزرسانی این الگوریتم بلندپروازانهترین آپدیت الگوریتم های گوگل از سال ۲۰۰۱ بود. امروز میخواهیم نگاهی به این الگوریتم بیندازیم و ببینیم آینده گوگل و حوزه سئو چگونه تحت تأثیر این الگوریتم قرار خواهد گرفت. پس همراه ما باشید.
الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل چیست و چه میکند؟
اگرچه این الگوریتم از لحاظ فنی یک به روزرسانی به حساب میآید اما چنین طرز فکری میتواند کمی گمراه کننده باشد. الگوریتم مرغ مگس خوار در واقع نسخه بازسازی شدهای از الگوریتمهای اصلی جستجو است و نمیتوان آن را یک به روزرسانی کوچک در نظر گرفت.
جستجوی معنایی و الگوریتم مرغ مگس خوار
برای اینکه درک بهتری از عملکرد این الگوریتم داشته باشیم باید همه مواردی که به آن مربوط میشود را کندوکاو کنیم. مفهوم معناشناسی اولین و مهمترین نکتهای است که در دل این الگوریتم نهفته است. حتی دقیقترین رایانهها و الگوریتمهای یادگیری ماشین هم هنوز احمق هستند.
اگرچه متمایز کردن تفاوتهای بین دو مفهوم مشابه برای انسانها ساده است اما رایانهها قدرت خوبی در این کار ندارند و باید همهچیز به صورت واضح و روشن برایشان توضیح داده شود.
به همین خاطر است که میگوییم رایانهها هنوز هم احمق هستند. اینجاست که پای واژهای به نام جستجوی معنایی به دنیای موتورهای جستجو باز میشود. جستجوی معنایی مفهومی است که تلاش میکند با تمرکز بر روی نیت کاربران و ارائه اطلاعات مرتبط به جستجوهای آنها، فرآیند جستجو را تا حد زیادی بهبود ببخشد.
در اصل جستجوی معنایی تلاش میکند نیت کاربران از جستجو را درک کند و به جای اینکه فقط کیوردها را بررسی کند، معنا و مفهومی که کاربر به دنبالش است را در اختیارش بگذارد. در چنین شرایطی احتمال ارائه نتایج دقیقتر و مرتبطتر هم افزایش مییابد و رضایت کاربران نیز بیشتر میشود.
بیایید این موضوع را با یک مثال بررسی کنیم. فرض کنید کاربری در زبان انگلیسی واژه weather را جستجو میکند. خوب این واژه چندین معنای مختلف دارد که هر کدامشان در موقعیتهای مختلفی به کار میروند. شاید این کاربر به دنبال بررسی پیشبینی هوا در منطقه خود است یا اینکه میخواهد توضیحی از علم یا تاریخ هواشناسی را ببیند و بررسی کند.
پس در این مثال کاربر ممکن است به دنبال پیشبینی هوا باشد و بخواهد پیشبینی هوا را برای منطقه خود ببیند. تفاوتی که بین معنای این کلمه وجود دارد باید برای موتورهای جستجو مهم باشد. در واقع تفاوت و تمایز بین پیشبینی هوا و توضیح مفاهیم هواشناسی همان تفاوتی است که به آن زمینه تمایز میگویند.
واضح است که الگوریتمهای گوگل هنوز به اندازه کافی باهوش نیستند و نمیتوانند دقیقاً هر چیزی که کاربر میخواهد را در اختیارش بگذارند. به همین خاطر این الگوریتمها تلاش میکنند طیفی از نتایج را به کاربران نمایش دهند. پس در این مثال گوگل سعی میکند پیشبینی هوای محلی را حتی اگر شما قبلاً در این حوزه جستجویی انجام نداده باشید هم نمایش دهد و لینکی به کانالهای هواشناسی و صفحهای به ویکیپدیا که اطلاعاتی درباره هواشناسی ارائه میکند در اختیارتان بگذارد. در واقع گوگل با یک تیر دو نشان میزند و تلاش میکند رضایتتان را تا حدی جلب نماید. با این وجود تمایز و برجستگی دادههای پیشبینی محلی در نمودار دانش نشان دهنده اعتماد گوگل به نتایج خود است.
وب معنایی چیست و چگونه نتایج گوگل را دستخوش تغییر میکند؟
اگر جستجوی معنایی را تلاش گوگل برای ارائه نتایج مرتبط با نیت و منظور کاربر در نظر بگیریم باید وب معنایی را همه آن سایتهایی بدانیم که در این مسیر به گوگل کمک میکنند. درست است؟ نه همیشه. اگرچه این نام شبیه آن چیزی است که در بخش قبلی با هم بررسی کردیم اما جستجوی معنایی و وب معنایی دو موضوع کاملاً متفاوت هستند.
وب معنایی یک موضوع جذاب است که بیشتر افراد آشنایی زیادی با آن ندارند. فرض کنید هر سایتی که بر روی اینترنت وجود دارد از دادههای ساخت یافته مثل اسکیما استفاده کند و این فناوریهای جدید برای خواندن، بازیابی و انتشار دادهها بر اساس مدلهای دادهای رایج توسعه یابند. نتیجه چنین فرآیندی وب معنایی اینترنتی است که در آن ماشینها میتوانند با درک درست نیت و منظور کاربران جستجوهایی مرتبط به آن نشان دهند و جلوی بروز مشکلات امروزی در نتایج جستجو را بگیرند.
در این شرایط یک اینترنت منسجم خواهیم داشت که بیشتر نتایج جستجو در آن یکپارچه و متحدند و میتوانند نیازهای کاربران را به خوبی برآورده کنند.
الگوریتم مرغ مگس خوار و نمودار دانش
هنگام تحقیق برای این مقاله میخواستیم بدانیم در طول روز چه تعداد جستجو در گوگل انجام میشود. قبل از معرفی الگوریتم مرغ مگس خوار میتوانستیم با بررسی صفحه نتایج جستجو یا همان SERP، لینکهایی که به صفحات متعدد داده شده بود را بررسی کنیم و پاسخ سؤال خودمان را بگیریم (در واقع وارد هر سایت که در نتایج بود میشدیم و محتوای آن را بررسی میکردیم). با این حال گوگل متوجه شد که چنین فرآیندی کند و در برخی از موارد آزاردهنده است حتی برای کاربرانی که نتایج مرتبطی به دست میآوردند. به همین خاطر الگوریتم Hummingbird تلاش کرد جستجوها را شهودیتر و سریعتر کند و کار را برای کاربران سادهتر نماید.
الگوریتم مرغ مگس خوار سعی میکند تنها پاسخ سؤال ما را به صورت ساده و خالص در اختیارمان بگذارد و از سردرگم کردنمان بپرهیزد. زمانی که در گوگل به دنبال پاسخ سؤال بالا هستیم و میخواهیم تعداد جستجوهای روزانه در این موتور جستجو را به دست بیاوریم الگوریتم مرغ مگس خوار وارد میدان میشود.
این الگوریتم میداند که ما نیازی به پست وبلاگی ۱۰۰۰ حقیقت برتر درباره گوگل نداریم یا حتی نمیخواهیم صفحه رسمی گوگل که دارای حجم جستجوی روزانه زیادی است را ببینیم. ما فقط دنبال یک عدد هستیم. میخواهیم پاسخمان را هر چه سریعتر و بدون هیچ دردسری به دست بیاوریم.
همین اصل درباره جستجوهای دیگر هم صدق میکند. هدف همه ما از جستجو در گوگل رسیدن سریع به پاسخ سؤالهایمان است. میخواهیم همان لحظه و بدون هیچ معطلی به جوابمان برسیم. این همان چیزی است که نمودار دانش را بسیار قدرتمند جلوه میدهد. معرفی نمودار دانش وبمستران را هم شوکه کرد. حالا دیگر کاربران مجبور نبودند برای دریافت پاسخ سؤالات خود صفحه جستجو را ترک کنند. گاهی از اوقات پاسخ سؤالات آنها در همان صفحه جستجوی گوگل نمایان میشد و کار را برایشان سادهتر میکرد.
الگوریتم مرغ مگس خوار و سئو
بهینهسازی صفحات و سایتها برای الگوریتم مرغ مگس خوار کار سخت و پیچیدهای نیست. شاید این موضوع برای صاحبان سایتها چندان ساده به نظر نیاید اما مسیری که پیش رو دارید بسیار ساده و واضح است. تنها کاری که شما باید انجام دهید خلق محتوای ارزشمندی است که کاربران به آن نیاز دارند و میتوانند از محتوای مفیدش برای برطرف کردن نیازها و خواستههایشان استفاده کنند. در واقع باید تجربهای غنی برایشان بیافرینید تا همیشه و همهجا به سمت شما روانه شوند. راحت است. اینطور نیست؟
این همان کاری است که باید تا به اینجا انجام میدادید. اگر هنوز هم ارزش مخاطب را نمیدانید و از تولید محتوای مفید برایش سر باز میزنید بهتر است همین امروز دست به کار شوید و با این الگوریتم ارتباط دوستی قدرتمندی برقرار کنید. در ادامه سعی میکنیم برخی از تمریناتی که در این مسیر یاریتان میکنند را بررسی کنیم.
طول محتوای متنوعی انتخاب کنید
همه ما عادت داریم به کارهای روزمرهمان به چشم یک روند معمولی نگاه کنیم. بیشترمان از تغییر واهمه داریم و همان کارهایی را انجام میدهیم که همیشه انجام میدادیم. این امر در دنیای تولید محتوا هم صدق میکند. بیشتر افراد بر این باورند که تولید محتوای طولانی بهترین استراتژی برای رسیدن به رتبههای بالای گوگل است. اگرچه این موضوع به طور کلی درست است اما همیشه لازم نیست یک محتوای چند هزارکلمهای بنویسید تا نیاز کاربر را برطرف کنید. پس طول محتواهایتان را به صورت متنوع انتخاب کنید. هر از چند گاهی در میان محتواهای طولانی و مفیدی که دارید محتواهای کوتاهتر را هم تولید کنید. فقط یادتان باشد هیچ عدد ایدهآلی برای اندازه مقالهها وجود ندارد. همهچیز به نیاز کاربر بستگی دارد.
محتوای بصری را در تقویم محتواییتان بگنجانید
مقالات طولانی و عمیق بهترین روش برای بررسی موضوعات پیچیده هستند و میتوانند ایدههای مختلفی را در یک مقاله به تصویر بکشند؛ اما گاهی از اوقات افراد علاقهای به خواندن مقالات طولانی ندارند. بعضی وقتها آنها اصلاً حوصله مطالعه مقاله را ندارند و به دنبال یک محتوای تصویری هستند. اینجاست که باید دست به کار شوید و از قدرت عناصری همچون اینفوگرافیکها، ویدئوها و حتی عناصر ساده بصری مثل نمودارها بهرهمند شوید. این نوع محتواها به راحتی مورد بررسی قرار میگیرند و میتوانند ایدههای پیچیده را به طور مؤثرتری به مخاطب منتقل کنند. علاوه بر این، به کمک تصاویر میتوانید رنگ و لعاب بیشتری به سایتهایتان ببخشید. کافی است از قالبهای رایگانی که در اینترنت وجود دارد استفاده کنید و اینفوگرافیکها و تصاویر زیبایی خلق نمایید.
از زبان متناسب با موضوع محتوایتان استفاده کنید
اگر میخواهید الگوریتم مرغ مگس خوار را از خودتان راضی کنید این نکته را همیشه به خاطر داشته باشید. بعضی از سایتها نمیتوانند از زبان مربوط به صنعتشان به درستی بهره ببرند. این موضوع بدین خاطر است که از کاربران خود میترسند و شناخت درستی از آنها ندارند. این سایتها فکر میکنند که کاربرانشان شناخت کافی با یک موضوع خاص ندارند یا ممکن است با ادبیات خاص آن صنعت آشنا نباشند. با این حال در برخی از شرایط نوشتن محتوایی که در خود واژههای مناسب صنعت را در خود دارد به گوگل نشان میدهد شما معتبر و ارزشمند هستید.
میکرو دادههای اسکیما را فراموش نکنید
یادتان میآید که گوگل میگفت استفاده از اسکیما سیگنال رتبهبندی نیست؟ اگرچه این موضوع کمی گمراهکننده است و خیلیها بحثهای مختلفی دربارهاش کردهاند اما استفاده از schema markup یا سایر میکرو دادهها میتواند بسیار مفید باشد. حالا که گوگل با الگوریتم جدیدش به دنبال درک مفهوم مطالب است چرا از قدرت این ابزارها بهره نمیبرید و کار را برایش سادهتر نمیسازید؟
استفاده از schema markup برای افراد مبتدی کمی دشوار است اما در طولانی مدت میتواند نتایج شگفتانگیزی از خود به جای بگذارد. علاوه بر این به کمک این گزینه میتوانید سایتتان را برای خزش رباتهای گوگل آماده کنید و در نتایج ریچ اسنیپت هم جایگاه خوبی به دست بیاورید.
آینده الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل
خوب حالا به یک سؤال مهم میرسیم که باید پاسخ آن را به درستی بدهیم. آینده این الگوریتم و جستجوی معنایی چگونه خواهد بود؟ بیایید با هم به بررسی این موضوع بپردازیم و جنبههای مختلف آن را عمیقتر بررسی کنیم.
پردازش زبان طبیعی و هوش مصنوعی
بیشتر متخصصان بر این باورند که زمان توسعه فناوریهایی همچون پردازش زبان طبیعی فرا رسیده است. حالا ماشینها میتوانند به کمک الگوریتمهای پیشرفته یادگیری ماشین زبان انسانها را بفهمند و تفسیر کنند. در سالهای آتی همین قابلیت به نیروی محرکه جستجوی معنایی تبدیل خواهد شد. البته گوگل همین امروز هم به خوبی از یادگیری ماشین بهره میبرد و جنبههای مختلف آن را در نتایج جستجوهایش به نمایش میگذارد. کافی است سری به گوگل بزنید و ببینید این موتور جستجو چقدر دقیق است. این موتور جستجو در آینده بخش بزرگی از سرمایه خود را بر روی پردازش زبان طبیعی صرف خواهد کرد.
نشانهها حاکی از آن است که همهچیز به زبان طبیعی و پردازش آن ختم نمیشود. استفاده از سیستمهای هوش مصنوعی دقیق و البته پیشرفته میتواند حوزه جستجو را تا حد زیادی متحول کند. به عنوان مثال Desti(دستی) که توسط SRI International توسعه یافته است در حال ترکیب فناوری پردازش زبان طبیعی با هوش مصنوعی است. این همان کمپانی است که پشت اپل سیری و Nuance (نیوآنس) قرار گرفته و یکی از شرکتهای پیشرو در حوزه شناسایی صوت است.
مدیوسیستمز هم شرکتی است که در حوزه پردازش دادهها تخصص دارد و تلاش میکند از این فناوریها برای ارائه اطلاعات موردنیاز افراد استفاده کند. گوگل هم زمان ارزشمند خود را به هدر نمیدهد. این شرکت نرمافزار ویز را با هزینهای معادل ۱.۱ میلیارد دلار خریداری کرده است و تلاش میکند آن را در نتایج جستجوی موقعیت محور و لحظهای مورداستفاده قرار دهد. استخدام افراد باهوش و آیندهنگری همچون رای کورزویل در سال ۲۰۱۲ هم نشان میداد گوگل عزمش را برای رسیدن به آیندهای درخشان جزم کرده است.
به طور خلاصه اگر گوگل و سایر رقبایش بخواهند حوزه جستجوی معنایی را از آنِ خود کنند باید درک درستی از نیازهای ما داشته باشند، بدانند چه میگوییم و به چه اطلاعاتی نیاز داریم و کی و کجا به این اطلاعات نیاز داریم.
پذیرش فناوری تشخیص صدا توسط مصرفکننده
گوگل با معرفی محصول جدید خود به نام Glass (گلس) تغییرات بلندپروازانهای را دنبال میکند. مخالفان این فناوری میگویند افراد دوست ندارند عینک بزنند، راه بروند، با خودشان صحبت کنند و احمق به نظر برسند. با این حال در آیندهای نه چندان دور این موضوع هم در میان مخاطبان جا میافتد. زمانی که برای اولین بار گوشیهای همراه معرفی شدند خیلیها در استفاده از آن شک داشتند و از ترس اینکه دیوانه یا احمق به نظر برسند نمیتوانستند از آن استفاده کنند؛ اما حالا هیچکس نمیتواند بدون گوشی همراه زندگی کند.
با کاهش قیمت دستگاههای اینچنینی تمایل به استفاده از آنها هم افزایش پیدا خواهد کرد. پس آینده از آنِ فناوریهایی خواهد بود که تشخیص صدا را با دستگاههای اینچنینی در هم میآمیزند و تلاش میکنند دنیای اطراف ما را غنیتر نمایند. در چند سال آینده فناوریهای پوشیدنی و جستجوی معنایی جایگاه خوبی در میان افراد پیدا خواهند کرد.
فراتر از جستجوی معنایی با اینترنت اشیا
اگر جستجوی معنایی کمکمان کند چیزی که واقعاً به دنبالش هستیم را با کمترین زحمت به دست بیاوریم گام بعدی و فناوری دیگری که پیش رو داریم چیست؟ برای اینکه فناوری بتواند به طور شهودی به نیازهای انسان پاسخ دهد به یک گزینه دیگر نیاز دارد و آن چیزی جز اینترنت اشیا نیست.
فرض کنید میخواهید سفری به استان دیگری در ایران داشته باشید. از دستورات صوتی استفاده میکنید و از دستیار مجازی مثل گوگل کمک میگیرید تا همهچیز را درباره سفرتان برنامهریزی کنید. هوش مصنوعی گوگل در روز میلیونها محاسبه انجام میدهد و اطلاعات مفیدی درباره پروازها، هتلها و سایر موارد دارد. البته همهچیز به همینجا ختم نمیشود.
دستیار مجازی گوگل میتواند با سایر فناوریها ارتباط برقرار کند تا مطمئن شود ترموستات خانهتان به درستی تنظیم شده است، یخچالتان روی دمای مناسب قرار دارد و خانهتان در امن و امان است. حالا اگر غذایی در یخچال در حال فاسد شدن بود به شما خبر میدهد. اینترنت اشیا و سیستمهای مرتبط با آن حتی در زمینه روشنایی منزل نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارند. این فناوریها میتوانند زمان مناسب برای خاموش و روشن کردن چراغها را تعیین کنند.
پس به آینده خوش آمدید. افراد برای یافتن اطلاعات موردنیازشان جستجو میکنند. آینده جستجو به گونهای خواهد بود که افراد بتوانند در کمترین زمان به بیشترین و بهترین اطلاعات دست پیدا کنند.
سخن نهایی
بیشتر کاربران اینترنت به قابلیتهای بهینه شده توسط الگوریتم مرغ مگس خوار عادت کردهاند. حالا جستجوی معنایی و فناوری تشخیص صدا دست در دست هم دادهاند تا همهچیز را برای ما سادهتر کنند. آینده پیشرفتهتر از آن چیزی است که فکرش را میکنید. منتظر اتفاقات شگفتانگیز از طرف گوگل باشید.